یک‌دست‌سازی و بحران امنیت ملی؛ گفتگوی تصویری دیدارنیوز با مهدی معتمدی مهر

2024 ж. 6 Қаң.
39 Рет қаралды

در بیست و هشتمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان مهدی معتمدی‌مهر عضو‌ شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره شرایط حال و آینده کشور گفت‌وگو کرده است.
مهدی معتمدی‌مهر از جمله اعضای جوان‌تر نهضت آزادی است که در حال حاضر، مسئولیت هیات اجرایی این حزب ملی و اسلامی را بر عهده دارد و در این برنامه، درباره شرایط حال و آینده کشور، مناسبات تشکیلاتی نهضت آزادی با سایر احزاب و رویکرد ایشان نسبت به مفاهیمی همچون اصلاحات جامعه‌محور گفت‌وگو می‌کند.
گزیده‌ای از نظرات معتمدی مهر که در گفت‌وگو با برنامه تنگنا مطرح شد، به شرح زیر است:
در رابطه با آینده ایران فکر می‌کنم که ما در آستانه یک سری تحولات بنیادین اجتناب‌ناپذیر قرار داریم که ریشه در این واقعیت دارد که ادامه وضع موجود دیگر امکان‌پذیر نیست: نه در ساختار قدرت و نه در بنیان‌های اجتماعی.
این سوال امروزه به‌ویژه برای نسل جوان مطرح است که چرا با وجود آن که بحران‌های شاه و حکومت پهلوی کمتر از جمهوری اسلامی بود، سقوط کرد؟ در پاسخ باید گفت که علت آن بود که تمام قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی در شخص شاه خلاصه می‌شد و به همین دلیل، وقتی شاه متزلزل شد، ارتش و ساواک و حتی بخش خصوصی هم متزلزل شد.
امتیاز انقلاب اسلامی این بود که هیچ‌گاه قدرت در یک فرد تعین مطلق پیدا نکرد و همین باعث شد که حیات جمهوری اسلامی به حیات افراد گره نخورد. به هر میزان که یک‌دست‌سازی در یک نظام سیاسی گسترده‌تر شود، آسیب‌پذیری آن بالا می‌رود.
تبدیل جمهوری به ناجمهوری (به تعبیر آقای خاتمی) نمی‌تواند یک نظم سیاسی تثبیت‌یافته ایجاد کند.
تجربه من به عنوان یکی از اعضای نهضت آزادی که به نسل جوان‌تر تعلق دارد این است که نسل قدیمی‌تر و بزرگانی مانند آقایان دکتر یزدی و مهندس توسلی نه تنها مسدودکننده مسیر رشد و حرکت جوان‌ترها نبوده‌اند، بلکه حامی و گشایش‌گر بوده‌اند.
امروزه حتی تعدادی از محافظه‌کاران خردگرا چه با دمکراسی موافق یا مخالف باشند به این نتیجه رسیده‌اند که حیاتشان وابسته به دمکراسی است.
برای آقای محتشمی‌پور وجهی از اصلاح‌طلبی قائل نیستم. خیانتی که ایشان در ارتباط با نامه‌های منسوب به آیت‌الله خمینی و در خصوص نهضت آزادی و آیت‌الله منتظری انجام داد، خیلی واضح است که باید بررسی شود.
حضور نهضت آزادی در جبهه اصلاحات به معنای فاصله گرفتن از آقای موسوی نیست و همواره تاکید شده است که مواضع آقایان خاتمی و موسوی باید در کنار هم قرار گیرند و قرائتی از این مواضع ارایه شود که وجه تقابلی نداشته باشد.
هیچ سیاست‌ورزی فقط به کنش‌گری مدنی اکتفا نمی‌کند و در شرایطی که حق مشارکت در انتخابات از عموم مردم سلب شده، باید روی رشد جامعه مدنی، آگاهی‌بخشی عمومی و هم‌اندیشی اجتماعی و سیاسی کار کرد.
در گفتمان اصلی احزاب، باید نظریه‌ای ارایه شود که نگاهش به مساله زنان، فراتر از حقوق بشر و دمکراسی باشد. باید زنان به عنوان یک محور اصلی توسعه دیده شوند.
دو چیز است که سیاست را انسانی می‌کند: یکی حقوق بشر و دیگری، هنر. جامعه سیاسی ایران هنوز با مقوله هنر بیگانه است.
یکی از شعرهایی که در سال‌های اخیر ذهنم را مشغول می‌کند و حتی گاهی صبح‌ها که بیدار می‌شوم در ذهن و زبانم جاری می‌شود، شعر میراث اخوان ثالث است.
از احمد شاملو روش‌شناسی خواندن شعر را یاد گرفتم و سال‌های سال با شعر فروغ فرخزاد زندگی می‌کردم. شعر فروغ، زن را در قالب یک موجودی که واجد تمام ویژگی‌های کسب کرامت انسانی است، تصویر می‌کند؛ انسانی که نباید به عنوان جنس دوم تلقی شود.

KZhead