( H. Parham با صدای ) داستان خانۀ مادر بزرگ از کتاب خاطره های پراکنده - نوشتۀ گلی ترقی

2023 ж. 15 Сәу.
21 295 Рет қаралды

داستان خانۀ مادر بزرگ از کتاب خاطره های پراکنده - نوشتۀ گلی ترقی
Goli Taraghi
گویش: ح. پرهام
ادیت و فنی‌: ح. عزت نژاد و گ. جاسمی
موزیک: ب. شاهیده
کانال ما در تلگرام:
t.me/PersianAudioBooks1
ایمیل ما:
danesherooz2019@gmail.com

Пікірлер
  • درود و سپاس بر نویسنده با داستان های دلپذیر و آشنای بچگی هایمان و گوینده مسلط با صدای گرم دلنشین.🌺🌺🌺🦋

    @parvanehomidi43@parvanehomidi432 ай бұрын
  • درود بر شما...عالی بود...ممنون. thanks 🙏 👍 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏

    @majidmoghaddasi7853@majidmoghaddasi78533 ай бұрын
  • توی غربت دلخوش شنیدن داستانهای شگفت انگیز راوی هستم گلی ترقی قلمی سحر انگیز دارد

    @manizhehgholipoor7816@manizhehgholipoor781610 ай бұрын
  • داستان عالی گویش عالی متشکرم و خدا قوت

    @ravy8470@ravy847011 ай бұрын
  • هر چقدر پنج شنبه ها قشنگ بود امان از عصر جمعه

    @alighodusi@alighodusi Жыл бұрын
    • 👌👌

      @shahlarez@shahlarez9 ай бұрын
  • به به ،به این موزیک دلنشین و گویش بینظیر🌹🌼🌱✨

    @asanaebadi4773@asanaebadi4773 Жыл бұрын
  • عاشق قصه های نوستالژی بچگی های دورمون هستم چقدر زندگی هامون شبیه هم بوده

    @sashadoa6436@sashadoa6436 Жыл бұрын
    • ساده و بی آلایش

      @rezasaadati2197@rezasaadati219710 ай бұрын
    • دوست عزیز گلی ترقی چنان ساده و معصومانه کودکی را تصویر میکشد که به نحوی به کودکی اکثر خوانندگان شباهتهایی دارد.. نثر ایشون و زویا پیرزاد عین هم هست و امیدوارم استاد پرهام داستانی از ایشان هم با صدای دلنشین خودشون اجرا کنند...

      @mmojirarkan3976@mmojirarkan39765 ай бұрын
  • رفتم به دوران خوش کودکی ، خانه ی بزرگ مرحومه مادربزرگ عزیزم دریکی ازشهرهای کوچک شمال ، باحیاط خیلی بزرگی که شبیه باغ بود بایک حوض که مابچه ها عاشق آب بازی درآن بودیم و خوردن غذا توی ایوان بزرگ خانه با تیرهای چوبی 😍❤❤❤

    @foruzantaheri8105@foruzantaheri81052 ай бұрын
  • قلمتان جاویدان خانم گلی ترقی .... نویسنده ی چیره دست و توانا...❤❤❤❤

    @farahkazemi2321@farahkazemi23214 ай бұрын
  • Bravo! Excellent professional narration.خسته نباشید

    @minagharib6279@minagharib62793 ай бұрын
  • سلام و عرض ادب.بی نهایت از داستان‌های زمان گذشته. لذت میبرم ومرا به دوران کودکی می‌برد.خانم نراقی شما قلمتان وفکرتان فوق العاده هست.و خوانش آقای پرهام.بارها وبارها از ایشون داستان‌های های ایرانی را با جان ودل گوش داده .و مرامیبرد به قدیمیم.

    @marziehshishegaran610@marziehshishegaran610 Жыл бұрын
  • داستان قشنگی بود. من رو برد به سال‌های کودکی و خانه مادر بزرگ خدابیامرز! ممنونم🙏🌹

    @nimai1965@nimai1965 Жыл бұрын
  • آفرین، بر این نثر روان شاعرانه گلی خانم. آفرین بر این گویش بی نظیر آقای پرهام. و انتخاب موزیک ایرانی برای متن. با بهترین آرزوها.

    @mojamal141@mojamal141 Жыл бұрын
  • به به...زیبایی داستان همراه با گویش عالی گوینده بسیار بسیار دلنشین و قابل ستایش هستش. ممنون و متشکر

    @shadibpm8450@shadibpm845010 ай бұрын
  • یاد باد روزگار خوش کودکی 🌺💙 صدای راوی هم بسیار دلنشین است 👍🌺

    @user-zo5tw7bn7m@user-zo5tw7bn7m10 ай бұрын
  • ❤❤❤ ‏‪21:29‬‏

    @user-lv7nm5jv7i@user-lv7nm5jv7i3 ай бұрын
  • چه داستان قشنگی چه کودکیهای قشنگی داشتیم اونقدر قشنگ بود که دوست نداشتم تموم شه مثل داستان اتوبوس شمیران که دوست نداشتم تموبشه ممنون از راوی و نویسنده توانا سرکار خانم گلی ترقی

    @user-ns2ki1hx8d@user-ns2ki1hx8d24 күн бұрын
  • فوقالعاده ساده و بی غل وغش و گویش بسیار بسیار دلنشین که منو باتمام وجودم در دل برد سپاس

    @maryambuddy8762@maryambuddy87629 ай бұрын
  • خیلی زیبا و کاملا ملموس بود با آن طنز خوب و در عین حال گزنده 😂👌🙏❤️😁 خیلی خاطره ها تداعی شد ، واقعا مرسی از نویسنده ی گرامی و روخوانی زیبای آقای پرهام🙏

    @mitra531@mitra531 Жыл бұрын
  • سپاس پرهام عزیز 👍👏🌟⭐⭐

    @jimdastory4161@jimdastory4161 Жыл бұрын
  • عالی مثل همیشه

    @user-tp9vu4xl5l@user-tp9vu4xl5l8 ай бұрын
  • بی نظیر بود. حال و هوای ما را به گذشته های دور برد. چه کودکی با صفایی داشتیم

    @behnazsepahdari8385@behnazsepahdari8385 Жыл бұрын
  • ❤❤❤❤❤ ‏‪1:23‬‏

    @user-lv7nm5jv7i@user-lv7nm5jv7i4 ай бұрын
  • عالی بود 🙏🙏🙏🙏

    @Massy_2000.@Massy_2000.10 ай бұрын
  • مرسی اززحمات شما❤

    @yeganehketabi7740@yeganehketabi7740 Жыл бұрын
  • Absolutely heart melting! Thank you for your uplifting work 56:31

    @saraindigo5788@saraindigo57884 ай бұрын
  • عالى بود چقدر خنديدم…😂🌸 بسيار شيرين و مفّرح ممنون از انتخابهاى خوبِ شما و خوانش روان و زيبا تون..🙏🏼

    @leilafouladpouri7504@leilafouladpouri75042 ай бұрын
  • چه صدای قشنگی !ممنون.سرگرم کننده بود.

    @shahlahooshmandi7592@shahlahooshmandi7592 Жыл бұрын
  • زیبا و عالی🙏

    @maritaba8797@maritaba879711 ай бұрын
  • وای یاد روزهای بچگیم افتاد، ممنون از شما عالی بود😊❤❤

    @maryamtehrani41@maryamtehrani41 Жыл бұрын
  • 🙏🙏🙏🙏🙏

    @Niknejad@Niknejad27 күн бұрын
  • Perfect 🎉

    @melorinconstructionclinic8753@melorinconstructionclinic8753 Жыл бұрын
  • بسیار بسیار عالیی .خیلی لذت بردم.قلمتان مانا سرکار خانم ترقی.خوانش جالب و عالی اقای پرهام موجب شوقی بسیار برای گوش دادن ایجاد می‌کند.ممنون وخسته نباشید

    @marziehshishegaran610@marziehshishegaran610 Жыл бұрын
  • انگار کودکیمان برگشت. بسیار زیبا بود. جناب پرهام پاینده باشید.

    @rrose972@rrose9725 ай бұрын
  • That was great story! Thanks!

    @jamilehkouhestani6979@jamilehkouhestani6979 Жыл бұрын
  • بی نهایت سپاسگزارم . بسیار بسیار عالی ❤

    @TEHRANI10001@TEHRANI10001 Жыл бұрын
  • عالی بود،بی نهایت لذت بردم😊

    @maralmohammadi5281@maralmohammadi5281 Жыл бұрын
  • اخ اخ چه روزهایی بود چقدرررر زود گذشت و هیچوقت تکرار نمی شود 😢🥺😭😭😭😭😭😭😭😭

    @ssima9669@ssima9669 Жыл бұрын
  • ممنون از اقاي برهام

    @sadathosseini7497@sadathosseini7497 Жыл бұрын
  • 🌹🌹

    @user-un1qp6xd9h@user-un1qp6xd9h4 ай бұрын
  • ❤❤❤

    @MMS-yo6se@MMS-yo6se Жыл бұрын
  • واااااااااای کلی خندیدم ان شاءالله همیشه سلامت و دلشاد باشید🙏😁😁😁

    @tayk3696@tayk36965 ай бұрын
  • عالی بود ممنون از لطفتون 🌹🌺💐

    @homasarshad4661@homasarshad46617 ай бұрын
  • نثر عالی, گویش عالی! سپاس جناب پرهام

    @parvin99100@parvin991007 ай бұрын
  • سپاس برای بازخوانی داستانهای بانو گلی ترقی! افسوس که چندنسل از برخورد نزدیک و نفس به نفس با هنرمندانی چون ایشان و بسیاری دیگر از بانوان نویسنده محروم شد،هر کدام،به گونه ای...میهن بهرامی،غزاله علیزاده،فرشته مولوی ،منیرو روانی پور،شهرنوش پارسی پور،نگارجوادی،سرورکسمایی،مهشید امیر شاهی،و...

    @rramyar5558@rramyar5558 Жыл бұрын
  • چند روزی‌ست داستان هایی را که تعریف می کنید گوش می‌کنم قصه های قدیمی شما چقدر شباهت زیادی به زندگی ما افغان ها داشته.

    @snasira8305@snasira83059 ай бұрын
    • ما هر دو یک ملت واحد هستیم و فقط دشمنان سعی در جدا کردن ما هستند اگر روزی ما همه متحد شویم آخوند و طالبان هیچ قدرتی مقابل ما نخواهند داشت اتحاد من و شما ریشه ظلم را خواهد زد

      @azarazari1019@azarazari10196 ай бұрын
  • مادربزرگ ما مرد قبل از ما..خانه اش دو اتاق بالا و پایین اغل دستکند.. مهتابی کوچک چند تا پله..

    @user-rq7ug4dg9h@user-rq7ug4dg9h26 күн бұрын
  • سلامی چو بوی خوش اشنایی غزل غریب غربت وغمهایم وقصه واقعی غمگسار ی ها وغصه ها - نوستالژیک یافتم محتوای داستان خانه مادر بزرگ - سر کار خانم « گلی ترقی » را که اینه زندگی بسیاری از مردم ایران و افغانستان ودیگر پارسی زبانان جهان است ،بامهر

    @rafiasilyousefi8352@rafiasilyousefi83526 ай бұрын
  • با درود خدمت استاد پرهام عزیز و گروه مشعل دانش: این کتاب را من بیش از ده سال پیش خواندم؛ واقعا لطیف و زیبا نگاشته شده. با طنازی کودکانه گلی ترقی... حتما با صدای استاد پرهام زیبایی دوچندانی پیدا خواهد کرد... ولی عاشق یک دیالوگ از این کتاب هستم... اونجایی که میگه اگر مردی عاشق من شد چی؟؟ اگر نگذاشت دوچرخه سواری کنم چی؟ اگر نگذاشت به خیابان استانبول بروم چی؟؟ بهم زور گفت و خوراکی هایم ( حق و حقوق زنان در خیال یا زبان کودکی) را خورد چی؟؟ حس میکنم آینده فقط خیابان استانبول نیست و کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک دارد!! کوچه های غمگین پر از دایی های تریاکی و مریم خانم های زندانی!! پر از آدم های عاشق (ایدئولوژیست هایی که به زنها و به همه زور میگویند).... دوست دارم این قسمت را با لفاظی استاد پرهام گوش کنم ببینم چجوری ادا کردید؟؟ حتما زیبا و شنیدنی و پر از معنا از آب درآمده.... ممنون از شما دوستان عزیز و استاد پرهام نازنین...

    @mmojirarkan3976@mmojirarkan39765 ай бұрын
  • بسیارررررر عالی بود ممنونم

    @khadijeh5094@khadijeh5094 Жыл бұрын
  • من رو برى به اون دورها

    @zohrehh.2246@zohrehh.2246 Жыл бұрын
  • ملکه ثریا❤️❤️❤️❤️❤️❤️💚💚💚💚💚💚عشق بود عشششششششق.....روحش شاد شاهنشاه آریامهر عاشقش بود و هرگز بعد او دیگر عاشق نشد،حق هم داشت....‌‌حیف از اون عشق بی مثال بین این دو عزیز✨🌼🌱🌹یادشان گرامی💚💚💚

    @asanaebadi4773@asanaebadi4773 Жыл бұрын
    • ملکه ثریا عشق تمام ثروت باداورده از ایران و جواهرات بخششی شاه را در موقع مرگ به فرانسه و آلمان بخشید و یک قرآن به یتیمان و بدبخت های ایران روا نداشت؟؟

      @shahina.ta.72@shahina.ta.72 Жыл бұрын
    • عالی بود خاطرات بچگی را زنده کرد

      @bijanamintafreshi5654@bijanamintafreshi5654 Жыл бұрын
  • صدای نرم و مخملی، حال و هوای قصه و خاطرات کودکی همه به کنار، نغمه ی همیشه آشنای سنتور، چه داستان گرمی، چه خانه ی چه کودکی و گذشته ای. حیف.

    @nargesgoli4642@nargesgoli46425 ай бұрын
  • جناب پرهام لطفا جمله های خبری رو خبری بخوانید نه گزاره ای

    @Setare1367@Setare13674 ай бұрын
  • چند سال پیش در یکی از شهرهای اسپانیا تصاویر نقاشی مردی معروف و با قیمت بالای گالری و بعد فروخته شد بود. تصاویر نقاشی همه تیره و اصلا ترسناک بود وقتی خود نقاش رو ديدم و گفت و گوی که داده بود معلوم شد که مرد سال‌های سال در کلبه ای فقرانه با افسردگی شدید بسر می‌برد و تصاویر برگرفته شده از نگاه و زمزمه های که در گوش داره

    @maryammustermann4144@maryammustermann4144 Жыл бұрын
  • من تا حالا یاد ندار م اینقدر مجذوب داستانی باشم. دو بار نیمه های دیشب گوش داد و خندیدم الان هم بار سوم. یعنی انگار من توی این صحنه ها دارم راه میرم😂 دایی حسن من فارسی نمیتونست حرف برنه و عرق میخورد موسیو براش می اورد مادر مادر بزرگم ننه هم فقط زبان ترکی حرف میزد مادر بزرگم‌خونش تو مختاری بود سه بار ازدواج کرده بود تو حیاط حوض ابی رنگ بود با شمعدانی ، درخت گیلاس که هیچکس جرات نداشت بهش دست بزنه وسواس شدید داشت مجیور میکرد ماها تو حوض پاهامونو بشوریم قبل از اینکه بریم تو اطاق 😅 انگار منم میتونم داستان بنویسم .

    @simaabedini5908@simaabedini5908Ай бұрын
  • شنبه را چقدر بد توصیف کرده ! دختر ترشیده یعنی چی ؟!!

    @maryamghorbani260@maryamghorbani260 Жыл бұрын
    • موافقم

      @kamalspurways1762@kamalspurways1762 Жыл бұрын
  • چی شد آخرش،کی بود رو تخت اون بالا چرا نامفهوم بود؟

    @nb4736@nb4736 Жыл бұрын
  • چرا کتابی تعریف میکنید سرما خورده است اصلا حس خوبی نمیده هی است است است

    @monaalikhani2565@monaalikhani2565 Жыл бұрын
  • مسخره 😑

    @mgh9871@mgh9871 Жыл бұрын
  • جالب نبود

    @dinaebrahimi9752@dinaebrahimi975214 күн бұрын
  • جناب پرهام چرا اینقدر نوشته های خانم گلی ترقی رک و مغرورانه و بی ادبانه هست .قلم خوبی داره خانم ترقی ولی متاسفانه در نوشته هاشون مرتبا به این و ان توهین میکنن و فحش میدهن ای کاش ایشون هم مثل خانم شریفیان کمی احساساتی تر و مهربانتر بودن

    @aidinjavidpour2607@aidinjavidpour2607 Жыл бұрын
    • دوست عزیز: اتفاقا خانم ترقی نثر روان و ساده ای دارد و معصومانه از دیدگاه یک کودک جامعه را نقد میکند؛ مضمون نوشته های ایشون جنبه جامعه شناسی داره و اینکه افراد این جامعه بی محابا به یکدیگر توهین میکنند را در بیانی کودکانه میگنجاند تا زشتی آن دوچندان شود و خواننده از این نوع رفتار و نقد دیگران بیزار شود!!! اینکه با تفکر کودکانه میگوید حس میکنم آینده فقط خیابان استانبول نیست و پر از کوچه پس کوچه های تنگ و تاریکی هست که پر از دایی های تریاکی و مریم خانم های زندانی.... یه دنیا حرف برای گفتن داره!! اینکه الان زنان بسیاری در زندان خانواده؛ یا درست تر در زندان دین و ایدئولوژی محبوس هستند؛ در چادر و روبنده و ایرادهای جامعه دین سالار و مرد سالار... اینکه میگوید اگر نگذاشت به خیابان استانبول بروم چی؟؟ اگر نگذاشت دوچرخه سواری کنم چی؟؟ اگر خوراکی هایم (حق و حقوق به زبان کودکانه) را خورد چی؟؟؟ این تفکر مردانه که اگر شخصی؛ مخصوصا اگر زن باشد و مسلمان هم نباشد و یا نژاد متفاوتی داشته باشد؛ حتما باید تحقیر شود و دروغگو هست... اینها طرز بیان خانم ترقی هست و باید نثر ایشون را بشناسید، اونموقع لذت خواهید برد.... اینکه نویسنده جامعه و طرز تفکر آن را نقد نکند؛ که خواننده ای ناراحت میشود؛ دیگر نویسنده مردمی نیست و یک ایدئولوژیست در ژست نویسنده هست.... هزاران هزار نقد و جامعه شناسی در نوشته های خانم ترقی هست و من فقط چندتایی را نوشتم؛ حتما بررسی بفرمائید.... ممنون از شما دوست عزیز....

      @mmojirarkan3976@mmojirarkan39765 ай бұрын
  • چقدر مزخرف هستند و دل آدم دلش میگیره که وقتی آخر داستان یا یک فیلم،بعد از گذاشتن وقت طولانی، معلوم نیست و داستان همانطور باز میمونه و در این داستان یک سوال بزرگ هست که اون جوون روی تخت کی بود و چرا قایمش کردند بدروغ که نمیشه شخصیت داستان تولید کنی ونتونی توضیح بدی. حیف وقتم😏

    @qessehaierast6606@qessehaierast6606 Жыл бұрын
    • دوست عزیز اگر داستان را خوب مطالعه یا گوش کرده بودید, متوجه شده بودید که دوتا دایی داشت, یکی تریاکی که زنش ترکش کرده و یکی مریض که مشکل روانی داشته و توی اتاق خودش بیرون نمیاد و اونجا نقاشی میکشد و دارو میخورد و میخوابد.... اگر میخواهید بهتر داستان را متوجه بشید؛ کتاب را دانلود کنید و همراه با گوینده آنرا بخوانید, خیلی بهتر متوجه میشوید.... تشکر از شما

      @mmojirarkan3976@mmojirarkan39765 ай бұрын
KZhead